- غم فزای (فُ)
بمعنی غم فزا. رجوع به همین ترکیب شود:
مبندید با رشک و با آز رای
که این غم فزای است و آن جانگزای.
(گرشاسب نامه).
آن غمگسار دینه مرا غمفزای گشت
وآن غمفزای گشته کنون غمگسار من.
ناصرخسرو
مبندید با رشک و با آز رای
که این غم فزای است و آن جانگزای.
(گرشاسب نامه).
آن غمگسار دینه مرا غمفزای گشت
وآن غمفزای گشته کنون غمگسار من.
ناصرخسرو
